این اقدام در حالی انجام شد که کشورهای اروپایی و آمریکا در ۱۰ سال گذشته به هیچیک از تعهدات خود در برجام عمل نکردند و آمریکا نیز در دولت اول ترامپ رسما از برجام خارج شد.
همین موضوع باعث شد عملا در سالهای گذشته تمام تحریمهایی که به موجب قطعنامه ۲۲۳۱ اسماً تعلیق شده بودند در عمل به اجرا دربیایند و بر همین اساس خیلیها معتقدند با اقدام کشورهای اروپایی در اجرای مکانیسم ماشه، عملا اتفاق خاصی رخ نخواهد داد و آن چیزی که بیشتر مهم است اثرات روانی در این ماجراست.
در گفتوگو با دکتر محمد مرندی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بینالملل، ابعاد مختلف این ماجرا را بررسی کردهایم.
او در این گفتوگو بر اهمیت روابط ایران با کشورهایی نظیر چین و روسیه و سایر قدرتهای نوظهور برای بیاثر کردن اقدامات غربیها تأکید کرده و میگوید اروپاییها با این اقدام خود عملا آخرین ابزاری را که در اختیار داشتند استفاده کردند.
مشروح این گفتوگو را میخوانید.
اروپاییها گفتهاند فعال کردن مکانیسم ماشه به معنی بستن درهای دیپلماسی نیست. آیا با این اقدام اروپاییها میتوان انتظار داشت مذاکراتی که تا الان به نتیجه نرسیده، در عرض یک ماه به نتیجه برسد؟
همان ۱۰سال پیش که برجام امضا شد معتقد بودم پس از ۱۰سال، اروپا و آمریکا هرگز اجازه نخواهند داد قطعنامهها منقضی شوند. در هیچ شرایطی دلیلی نمیدیدم که آنها این تحریمها را بردارند. تحریمهای علیه عراق که بیش از ۳۵سال پیش اعمال شد، هنوز پابرجاست. تحریمهای علیه سوریه را نیز هرگز لغو نکردند. هرچند مدعی لغو شدند، اما قوانین وضعشده در آمریکا همچنان پابرجاست با وجود آنکه القاعده و داعش بهدست خودشان بر سر کار آمدند.
بههر حال این ابزار فشاری است که همچنان در اختیار خودشان است، اما نکته مهم این است که تحریمهای سازمان ملل، تحریمهای گستردهای محسوب نمیشوند و در عین حال تحریمهایی است که اکنون نیز اعمال میشوند. یعنی همان تحریمها و فشار حداکثری آمریکا و اروپا در سالهای اخیر است که بسیار گستردهتر و همهجانبهتر است؛ بنابراین میتوان گفت اثر تحریمهای فعلی عمدتا روانی است که برخی تلاش میکنند آن را بر جامعه تحمیل کنند. این اثر روانی برای مدتی برجا خواهد ماند، اما بهمرور زمان مردم متوجه خواهند شد که شرایط تغییر نکرده است.
در نتیجه در یک ماه آینده نیز به نتیجهای نخواهد رسید؟
معتقدم دولت برای واکنش آماده خواهد شد. باید دید نظر آن در قبال آژانس و NPT چیست. اروپاییها قدرت سابق را ندارند و آمریکاییها نیز همینطور. رئیسجمهور نیز در حال آماده شدن برای سفر به اجلاس شانگهای است؛ تحولی که درهای جدیدی را بهروی ایران باز میکند و آمریکا رابطه خود را حتی با کشورهایی، چون هند و برزیل را تضعیف میکند. شرایط امروز ایران با ۱۰سال پیش کاملا متفاوت است. ایران به تحریمها عادت کرده و همزمان رشد اقتصادی خود را ادامه داده است. غرب منزویتر شده و قدرتهای جدیدی در عرصه بینالملل ظهور کردهاند که تمایلی به حرکت در چارچوب غرب ندارند؛ بنابراین فرصتهای بسیاری برای ایران وجود دارد؛ بنابراین تحریمهای جدیدی در کار نیست و همه در چارچوب تحریمهای فشار حداکثری است که در حال اجراست.
بعضیها بحث افزایش مشکلات اقتصادی و حتی حمله نظامی (ذیل فصل هفتم منشور) را مطرح میکنند. این در حالی است که معاون وزیر خارجه گفته حتی اثرات اقتصادی این کار هم چندان زیاد نیست و مراودات اقتصادی ایران با سایر کشورها تحت تأثیر قرار نمیگیرد. در یک نگاه واقعبینانه حداقل و حداکثر خسارتهایی که فعال شدن مکانیسم ماشه میتواند داشته باشد چیست؟
از نظر من، این میزان نزدیک به صفر و عمدتا در بخش روانی است. در جامعه افرادی هستند که مایلند مردم را بترسانند و بازار را بیثبات کنند تا از این شرایط منفعت اقتصادی یا سیاسی ببرند، اما تجربه گذشته نشان داده پس از مدتی این اثرات کمرنگ میشود چراکه این تحریمها پیشتر اعمال شده بود و پس از اعمال فشار حداکثری اوباما و احیای آن توسط ترامپ، کشور بهمرور با آن سازگار شد. قدرتهای جدیدی ظهور یافته و رابطه ایران با آنها تقویت شد؛ بنابراین در بلندمدت، فعال شدن مکانیسم ماشه به ضرر اروپا خواهد بود چراکه با این اقدام آخرین ابزار فشار خود علیه ایران را از دست خواهد داد. اروپا که خود را در سالهای اخیر از بسیاری کشورهای جهان، از جمله روسیه و چین منزوی کرده است، با این اقدام نفوذ خود را در ایران برای همیشه از دست خواهد داد. این اشتباه خود آنهاست.
در کوتاهمدت ممکن است بازار بهدلیل منافع گروههایی که میخواهند جامعه را نگران کنند، اندکی دچار آشفتگی شود، اما در بلندمدت، زیان اصلی متوجه اروپاست. تاکنون تعاملاتی با اروپا داشتیم، اما از این به بعد تعامل ویژهای را نخواهیم داشت. این حماقت خود آنهاست. شاید در کوتاهمدت بازار کمی بهدلیل منافع مالی یا سیاسی دچار آشفتگیهایی شود، اما در نهایت اروپا ضرر خواهد کرد.
برجام مجموعهای بود از امتیازات نقدی که از سوی ایران داده شد و وعدههای توخالیای که غربیها دادند؛ ابزار تنبیهی نقدی که در اختیار طرف مقابل قرار داشت و راهکارهای بیحاصلی که در دست ایران برای مقابله با نقض عهد طرف مقابل بود. به هر حال ۱۰سال از این توافق با تمام خسارتهایی که داشت گذشت و اکنون هم که در آخرین روزهای مهلت ۱۰ساله ماجرا به شورای امنیت ارجاع شد. آیا میتوان امیدوار بود در این مرحله، این کابوس ۱۰ساله پایان یافته تلقی میشود یا اینکه هنوز در آینده باید منتظر خسارتهای دیگری از این ناحیه باشیم؟
به اعتقاد من برجام اشکالات فراوانی داشت و مقصر اصلی نیز رئیسجمهور وقت بود که با شتابزدگی اصرار بر مذاکره از موضع ضعف کرد و با اظهار ضعف، طرف مقابل را طلبکار کرد و باعث شد امتیازات بیشتری بخواهد. با این حال، برجام یک حسن بزرگ داشت و آن اینکه به مردم نشان داد غربیها پیمانشکن هستند و به هیچ توافقی پایبند نمیمانند. این تجربه ما را نسبت به غرب واقعبینتر کرد. مشابه همانند زمانی که رژیم صهیونیستی در حین مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا به ایران حمله کرد و روشن شد آنها حسن نیت در مذاکرات و توافقات ندارند. این امر ما را تشویق میکند شرکای جدیدی بیابیم. جهان در حال تغییر است و قدرت غرب رو به افول قدرتهای اقتصادی جدیدی ظهور کردهاند که روابط خوبی با ایران خواهند داشت.
اجلاس آتی شانگهای فرصت بسیار خوبی در شرایط فعلی است و رئیسجمهور محترم نیز اکنون تجربه لازم را بهدست آورده و تسلط بیشتری بر امور دارد و زمان مناسبی است که با دانشی که کسب کرده، توافقات و همکاریهای نوین با این کشورها ایجاد کند.
مسیر آینده را روشن میبینم چراکه دیگر مانند گذشته منتظر غرب نخواهیم ماند. غرب با مشکلات فراوانی روبهروست. جنگ روسیه پایان نیافته، جنگهای تجاری با چین و حتی هند برزیل ایجاد کرده و اعتبارش به علت نسلکشی در غزه نزد افکار عمومی جهان از بین رفته است. در مقابل، ایران بهعنوان قدرتی پیروز در دفاع مقدس ۱۲روزه مطرح شده است؛ بنابراین آینده را روشن میبینم. گرچه چالشهای پیش رو بیشتر جنبه روانی و ناشی از غرضورزی مخالفان دارند که بهزودی از آن عبور خواهیم کرد.
آیا روسیه و چین قادرند مانع از بازگشت تحریمها شوند. روسها در برخی موضعگیریهای خود اروپاییها را فاقد صلاحیت برای فعال کردن مکانیسم ماشه دانستهاند و از سویی در حال تهیه پیشنویسی برای تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ هستند. آیا از این موضعگیریها و پیشنویسها میتوان خروجی قابل توجهی که مانع از بازگشت تحریمها شود انتظار داشت؟
همانطور که عرض کردم تحریمهای فشار حداکثری شامل تمام این موارد میشود و تحریمهایی که قرار است اجرا شود در حال حاضر در حال اجراست آن هم در چارچوبیخیلی بزرگتر.
وقتی روسیه و چین این فرآیند را قبول ندارند به نفع ماست و نشان میدهد اگر آنهایی که در مقاطعی برای تخریب روابط ایران با چین و روسیه تلاش میکردند موفق میشدند شرایط ما سختتر بود. این عدهای که بهصورت دائم درحال تلاش برای تخریب روابط با شایعهپراکنی یا غلو اتفاقات هستند از جنس همانهایی هستند که درصدد بر هم زدن وضعیت بازار هستند.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران عقلانی عمل کرده و همواره تلاش داشته با همه کشورهای جهان از جمله چین و روسیه روابط خوبی داشته باشد. درخصوص مذاکره با غرب نیز با احتیاط و عقلانیت پیش رفتیم؛ کما اینکه ابتدا بعد از رفتار زشت ترامپ مذاکره را نپذیرفتیم تا زمانی که ادبیات طرف مقابل تغییر کند. مذاکرات غیرمستقیم را هم با شرایط خود پذیرفتیم. البته در همان زمان به ایران حمله کردند و بر همه روشن شد که غرب حسن نیت ندارد و قابل اعتماد نیست. جمهوری اسلامی مقتدرانه و هوشمندانه رفتار کرد برای اینکه مردم ایران و منطقه و جهان ببینند که مشکل از ما نیست و در عرصه سیاسی عقلانی رفتار کردیم. همزمان روابط خود با دیگر کشورهای عضو بریکس و شانگهای تقویت میکنیم، مطمئنا چاقوی غربیها به سرعت در حال کند شدن است.
بعضی طیفهای سیاسی بحث خروج ایران از انپیتی را پاسخ مناسبی به اقدام اروپاییها میدانند. نظر شما درباره این راهکار پیشنهادی چیست؟
باید دید تصمیمات مقامات مسئول در این زمینه چه خواهد بود. از جمله بررسی موضوع خروج انپیتی. باید منتظر تصمیم نظام در این ارتباط باشیم. در حال حاضر طرح سهفوریتی در مجلس برای خروج از انپیتی مطرح شده است. طبق نتایج نظرسنجیها مطالبه اکثریت مردم آن است که ایران مسیر دیگری را در پیش گیرد. بنده بهطور شخصی در جایگاه تصمیمگیری نیستم، اما بدون تردید شورایعالی امنیت ملی بهتر میداند از چه زوایایی میتوان به کشورهای غربی فشار وارد کرد و پاسخ مناسب را ارائه داد.
طبیعتا با توجه به اینکه ایران هماکنون بهاصطلاح تحت فشار حداکثری و تحریمهای غربی قرار دارد، میزان فشاری که میتوانند بر ما وارد کنند بسیار محدود است. همانگونه که عرض کردم چاقوی آنان بهسرعت در حال کند شدن است. با این حال، پاسخ ما با توجه به برخورداری از توانمندی بزرگ هستهای میتواند بسیار گستردهتر باشد.
با استدلال به اینکه اروپاییها خودشان به تعهداتشان در برجام عمل نکردهاند میتوان بهلحاظ حقوقی صلاحیت آنها را برای بهکارگیری مکانیسم ماشه زیر سوال برد و مانع بازگشت تحریمها شد؟
علت نامشروع بودن عملکرد اروپاییها آن است که به تعهدات خود عمل نکردند. آنها در جایگاهی نیستند که علیه ما شکایت کنند. ما باید شکایت کنیم. زمانی که تعهدات را کامل زیر پا گذاشتند. ما به مدت یکسال همچنان به تعهدات خود پایبند بودیم. سپس طی پنج مرحله، سطح اجرای تعهدات خود را کاهش دادیم تا اینکه پس از دو سال شرایط به وضعیت پیش از برجام بازگشت؛ بنابراین ما دو سال صبر کردیم تا شاید آنان به تعهدات خود عمل کنند که نکردند.
همچنین آنها از مکانیسم رفع اختلاف استفاده نکردند. کار آنها غیرقانونی است؛ بنابراین احیای قطعنامههای سازمان ملل در این خصوص را بهرسمیت نمیشناسیم و روسیه و چین نیز موضعی شبیه ما دارند. باید از کسانی که در تلاش هستند تا رابطه ایران با چین و روسیه را تخریب کنند گلهمند باشیم و برای من سوالبرانگیز است که آیا هدفشان سوق دادن چین و روسیه بهسمت موضع آمریکا و اروپاست یا خیر؟